"لینی کارسون" که عاشق فیلمسازی است، اصلا انتظار ندارد که اولین روزی که برای کار داوطلبی به خانه ی سالمندان می رود "آلوارو هررا" را آن جا ببیند: نویسنده ی هشتاد ساله ای که سال هاست گم شده و همه فکر می کردند که مرده. لینی با خودش فکر می کند اگر سردر بیاورد که آلوارو چرا رفته و چرا برنگشته می تواند راز ناپدیدشدن خواهر بزرگ ترش را بفهمد. "سباستین" هم که عاشق اختر فیزیک است، وقتی می فهمد که آلوارو پدر اوست، از لس آنجلس به میامی می رود تا در همان خانه ی سالمندان داوطلبانه کار کند و...
کتاب اگر پرنده ها برمی گشتند