خواب و رویا که برخی آن را زبان فراموش شده ی خدا و برخی پیام هایی از طرف شیطان می دانند، همواره به عنوان مبحثی بالقوه برای مطالعات آینده شمرده می شوند. اما باورهای مدرن بر این اساس است که خواب شدیدا به رواشناسی شخصی، خلقیات و الگوهای رفتاری غالب فرد مرتبط است. این عقیده از تحقیقات پیشگامانه ی کارل یونگ، روانپزشک سوییسی منشا گرفته است که طبق آن ها معتقد بود خواب و رویا، ناخودآگاهی است که واضحا زندگی یافته. کتاب "معنای خوابی که دیدم چیست؟" به اهتمام "جیمز هال"، راهنمایی جامع و کاربردی از درک رویاها "براساس روانکاوی پروفسور کارل گوستاو یونگ" می باشد.
یونگ معتقد بود که رویاها ممکن است حاوی حقایق غیرقابل انکار، اظهارات فلسفی، توهمات، تخیلات وحشیانه، خاطرات، برنامه ها، تجارب غیر منطقی و حتی بینش های تله پاتیک باشند. روان همانطور که یک جنبه روزانه دارد که ما آن را با عنوان زندگی آگاهانه تجربه می کنیم ، یک وجه شبانه ی ناخودآگاه دارد که ما آن را به عنوان یک خیال رویاگونه درک می کنیم. یونگ استدلال می کند همانطور که در اهمیت تجربه آگاهانه خود شکی نداریم ، پس نباید زندگی ناخودآگاه خود را نیز بی اهمیت تلقی کنیم.
مدل روان شناختی یونگ به طور دقیق با نمونه های بالینی مربوط به رویا توصیف شده و مورد بحث قرار گرفته و چگونگی به کارگیری و تفسیر این مثال ها در شرایط مشابه را نیز توضیح می دهد. "جیمز هال" در "معنای خوابی که دیدم چیست؟"، توجه به خصوصی به رویا های رایج و تکرار شونده، کابوس های تروماتیک، عملکرد رویاهای جبرانی یا هدفمند، رویاهای پیش آگاهانه و بسیاری دیگر از انواع خواب و رویا و کابوس پرداخته است.
کتاب معنای خوابی که دیدم چیست؟