کتاب من بامدادم سرانجام

Ahmad Shamlou Notes
مجموعه مقالات درباره ی احمد شاملو
کد کتاب : 32061
شابک : 978-6004901871
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 848
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب من بامدادم سرانجام اثر سعید پورعظیمی

کتاب "من بامدادم سرانجام" اثری است به کوشش "سعید پورعظیمی" که "مجموعه مقالات درباره ی احمد شاملو" را در برمی گیرد. "سعید پورعظیمی" علاوه بر نوشته ها و مقالات موجود، همتی پولادین به کار بست و با برخی از هم قطاران، دوستان و همکاران شاملو که هر یک در گوشه ای از جهان می زیستند، با وجود دشواری دسترسی، ارتباط برقرار نمود تا از تازه ترین نوشته ها که متعلق به برجسته ترین نویسندگان است در کتاب "من بامدادم سرانجام" مطلبی آمده باشد.
"سعید پورعظیمی" نهایتا شصت و پنج "مقاله درباره ی احمد شاملو" را برگزیده و آن ها را در هفت فصل تدوین نموده است. در مقدمه ی "من بامدادم سرانجام"، "سعید پورعظیمی" درآمدی دلپذیر با نثری گیرا در یادبود شاملو، زندگی او و چگونگی شکل گیری این اثر ارائه داشته است. فصل نخست با عنوان "شعر رهایی است"، مجموع چهارده مقاله را در بر گرفته که شاملو را از زاویه ی شعرش بررسی می کنند. فصل دوم با نام "کارنامه بامداد"، هفده مقاله در باب کارنامه ی فرهنگی و شخصیت شاملو ارائه می کند. فصل سوم که "خاطره نزدیک قرن ها" نام دارد، حاوی بیست و یک مقاله از خاطره ی رفاقت های بامداد است. فصل چهار با عنوان "زبان و جهان شفاهی"، چهار مقاله از پژوهشگران فرهنگ عامه است که کتاب "کوچه" را مورد نقد و بررسی قرار داده اند. فصل پنج با عنوان "بلاغت محاورات"، شش مقاله درباره های ترجمه های شاملو را دربرداشته و فصل ششم با نام "بادیه در کف"، تک مقاله ای در مورد آثار داستانی اوست. فصل هفتم و پایانی کتاب با عنوان "نگرانی های شاعر"، شامل دو مقاله است که سخنرانی مشهور او در دانشگاه برکلی را مورد بررسی قرار داده است. در پیوست انتهای کتاب نیز بخشی با عنوان "در تو نظر می کنم بامداد" موجود است که عکس های منتشر نشده ی شاملو را در بردارد .

کتاب من بامدادم سرانجام

قسمت هایی از کتاب من بامدادم سرانجام (لذت متن)
به پشتوانۀ اقتدار ادبی و بدون هراس از سرزنش مدعیان، با تأکید بر آنچه منطق شعری می خواند، معماری ویژه ای از زبان شعر عرضه کرد و با نوع بدیعی از آن، آفاق شعر فارسی را در ساحاتی مبتکرانه گسترش داد و به خلق فضاهایی بی سابقه نایل شد که به لحاظ ساختار و ویژگی های فرمی گرچه ریشه در شعر اروپایی داشت، زبانش زنگ رتوریک منثور قرون چهارم و پنجم هجری را به یاد می آورد، با لحنی حماسی و فاخر که گویی خطاب گونه از فراز مسندی بلند در گوش مردمانی مشتاق خوانده می شود. تا پیش از شاملو کمتر کسی به ظرایف و ظرفیت های شاعرانۀ نثر کلاسیک فارسی تا این اندازه توجه کرده بود؛ او کوشید نشان دهد که به رغم باور هزارسالۀ مرسوم، گاه جوهر شعری نهفته در نثر کهن، غنی تر از متون نظم فارسی است و تنها ظواهر صوری عروض و بلاغت کلاسیک، بر متن هایی منظوم و فاقد «منطق شعری» روکش شعر کشیده است؛ از یک چشم انداز نقد سعدی و فردوسی از این رو بود؛ هرچند او حتی حافظ را هم به «روایت» خود می پذیرفت.