به پشتوانۀ اقتدار ادبی و بدون هراس از سرزنش مدعیان، با تأکید بر آنچه منطق شعری می خواند، معماری ویژه ای از زبان شعر عرضه کرد و با نوع بدیعی از آن، آفاق شعر فارسی را در ساحاتی مبتکرانه گسترش داد و به خلق فضاهایی بی سابقه نایل شد که به لحاظ ساختار و ویژگی های فرمی گرچه ریشه در شعر اروپایی داشت، زبانش زنگ رتوریک منثور قرون چهارم و پنجم هجری را به یاد می آورد، با لحنی حماسی و فاخر که گویی خطاب گونه از فراز مسندی بلند در گوش مردمانی مشتاق خوانده می شود. تا پیش از شاملو کمتر کسی به ظرایف و ظرفیت های شاعرانۀ نثر کلاسیک فارسی تا این اندازه توجه کرده بود؛ او کوشید نشان دهد که به رغم باور هزارسالۀ مرسوم، گاه جوهر شعری نهفته در نثر کهن، غنی تر از متون نظم فارسی است و تنها ظواهر صوری عروض و بلاغت کلاسیک، بر متن هایی منظوم و فاقد «منطق شعری» روکش شعر کشیده است؛ از یک چشم انداز نقد سعدی و فردوسی از این رو بود؛ هرچند او حتی حافظ را هم به «روایت» خود می پذیرفت.
این کتاب دارای مقالات بسیار خوبی درباره تحلیل شعر شاملویی است که بی تردید واکاوی آن بسیار برای علاقمندان، به منظور شناخت روز افزون این قالب شعری سودمند خواهد بود.