"آتلانتیس" نامی جنجالی و پر سر و صدا که سال های سال ذهن کنجکاو بشر را درگیر کرده است. این نام که به جزیره ای خیالی و افسانه ای اطلاق می شود، اشاره ای است به ملتی که از خدایان رویگردان گشتند و در اقیانوس اطلس غرق شدند. به دلیل اشاره به نام "آتلانتیس" و قصه ی آن ها در دو اثر "تیمائوس" و "کریتیاس" افلاطون، این داستان تاثیری گسترده و عمیق بر ادبیات پس از او، علی الخصوص ادبیات تخیلی نهاد. اما این تاثیر بر ادبیات، جنبه ی واقعی "آتلانتیس" را پررنگ تر کرد؛ به ویژه اینکه نویسندگان عصر رنسانس همچون فرانسیس بیکن و توماس مور، از این جنبه در نوشته های آرمان شهری خود بهره بردند. بازتاب وسیع "آتلانتیس" در ادبیات و اشارات دقیق افلاطون به زمان و موقعیت رخدادهای "آتلانتیس"، سبب شد تا محققین حرفه ای نیز به این زمینه علاقمند شوند و گمانه زنی های علمی بر پایه ی آن صورت گیرد.
اما آنچه هم اکنون پیش روی خوانندگان قرار دارد، اثری است بر اساس خوانش های بر جا مانده از "ادگار اوانز کیسی" که به یکی از بزرگ ترین معماهای حل نشده ی جهان پرداخته است. "ادگار اوانز کیسی" مرتبا در خوانش های خود به "آتلانتیس" ارجاعاتی داشته و اکنون این موارد در کتاب رو به رو گردآوری شده اند. "آتلانتیس" ، کتابی است درباره ی تمدنی مدفون با فناوری فوق بشری که دویست هزار سال پیش وجود داشته و حادثه ای آن را به دل اقیانوس اطلس فروکشانده است. در این اثر گیرا و خواندنی، از نظریات تناسخ، کارما و رانه هایی که از حیات های قبلی به زندگی حال وارد می شوند، درک بهتر و جدیدی تری صورت می گیرد.
کتاب آتلانتیس