وقتی یک نفر ادعا می کند که تمام آخر هفته را با خدا در یک کلبه گذرانده است چه کسی حرفش را باور می کند؟ کلبه داستان زیبایی است از اینکه چگونه خداوند ما را در تلاطم ناراحتی ها و از میان چنگال نا امیدی ها و مغلوب فرضیاتمان پیدا می کند. او هیچ گاه ما را آنجا که هستیم رها نمی کند مگر آنکه خودمان بخواهیم. زمانی که تخیل یک نویسنده و احساسات یک متخصص الهیات در هم تلفیق می شوند، حاصل رمانی می شود چون کلبه. این کتاب پتانسیل آن را دارد که با نسل حاضر همان کاری را بکند که سفر زائر جان بانیان برای نسل خود کرد.
کتاب کلبه