یک مرد جوان نه چندان جوان و هنوز موفق، پدر ثروتمند خود را زودتر از موعد از دست می دهد. خواندن وصیت نامه شگفتی تکان دهنده ای برای او در نظر گرفته است: پدرش او را از ارث برده است و تمام دارایی او را به برادر و خواهرش سپرده است! در خانه تشییع جنازه، مرد جوان ویران شده با گدای مرموز ملاقات می کند که تحت تأثیر درد او، لطفی بسیار ویژه به او عطا می کند: او پدرش را به مدت سه روز از آن سوی ماوراء برمی گرداند!