قسمت هایی از کتاب پرنده بی حواسی که خواب می بیند (لذت متن)
بودا شدم - بر مقبره ها نشستم - هزار سال - دامنه ها را پیمودم - طولانی - طولانی - جهان چون تخم کوچک پرندگان - تنگ بود و تاریک - کاش اسبی وحشی رد می شد و کوهستان ساکتی که منم - به دلهره می افتاد