این نوشته روایتی است از لیدیا آویلف، داستان کوتاه نویس و همسر یکی از مقامات پترزبورگ، که ماجرای عشق غم انگیزش با چخوف را توصیف می کند، که ده سال به طول انجامید و مهم ترین دوره ی نویسندگی چخوف را دربر می گرد. این بخش تاکنون ناشناخته از زندگی چخوف، گویی به طور قطع بیش از هرچیز دیگری نشانگر آن درونمایه ی«دلتنگی» است که از میان اغلب داستان ها و نمایش نامه هایش سرک می کشد، اندوهی که، مانند صدای شکننده ی سیم ویولن در باغ آلبالو، نمونه ی بارز قریحه ی خلاق و مشخصه ی بارز تقریبا تمامی داستان های عاشقانه ای است که نوشته است.
کتاب چخوف در زندگی من