کتاب حاضر دربارة «نقد مضمونی» و معرفی خاستگاه های این نقد است که نگارنده طی آن سعی دارد از خلال آثار «ژرژ پوله» رسالت نقد را از منظر این منتقد آشکار کند؛ منتقدی که بسیاری معتقدند نوشته های او را قبل از مطرح شدن نقد ساختارگرایی، باید مبدأ نقد مدرن به حساب آورد. «گفتنی است نقد مضمونی را می توان حوزه ای در نقد به شمار آورد که سال ها قبل از نقد ساختارگرا، با ردّ هر نظریة علمی، تاریخی و اثباتی درباره ادبیات، در تقابل با نقد سنّتی و دانشگاهی مطرح شد. ژرژپوله از منتقدان بنام این حوزة نقد محسوب می شود که اساسا اندیشه اش ادامه دهندة نظریات پایه گذاران مکتب ژنو است. او نیز مانند اغلب منتقدان نقد مضمونی، بیشتر از آن که ادبیات را واقعیتی شکلی و فرمی به حساب آورد، آن را دارای جوهره ای ذهنی و معنوی می داند که از تجارب شهودی نویسنده نشأت می گیرد. او نقد را فعّالیتی می داند که در آن منتقد، با پیوند زدن آگاهی خود یا به عبارت دیگر آگاهی نقد با آگاهی نویسنده و شاعر، طریق بودنش را در زندگی در می یابد و با آن هم سو می شود.
کتاب نقد مضمونی