در سده سیزدهم دو بررسی همزمان درباره ی شیوه ی زندگی مغول ها در سرزمین های مرتفع این قوم صورت گرفت که دو نتیجه ی مختلف در پی داشت. جوینی، مورخ ایرانی می گوید: چنگیزخان به عنوان متحدکننده ی مغول ها به شهرهای آسیای میانه مانند بخارا، این مرکز علوم اسلامی و سمرقند، که مرکز بازرگانی بزرگ و ایستگاه بزرگ جاده ابریشم به اورآسیا (اروپا آسیا) بود حمله کرد و سربازان مغول این شهرها را محاصره و آنها را آماج انبوه تیرها و نیزه های آتشین و خمره های انباشته از نفت (نمونه های ابتدایی از بمب های آتش زا) قرار دادند و با منجیق سنگ ها و تیرهای عظیمی به سوی این شهرها پرتاب کردند. آتش این شهرها را در کام خود کشید و مدافعان را وادار به تسلیم ساخت. سپس سربازان مغول خانه های عمدتا چوبی بخارا را آتش زدند. در بخارا سی هزار تن از سالخوردگانی که بلندقامت تر از دسته تازیانه بودند به قتل رسیدند. سربازان مغول سپس در سمرقند مسجد جامع شهر را ویران کردند و عملا آنان و کودکان باقی مانده را به بردگی گرفتند هرچند به دستور چنگیز سی هزار تن از صنعت گران شهر را زنده گذاشتند. از سوی دیگر مارکوپولو جهانگرد ونیزی می نویسدکه قوبولای خان، نوه ی چنگیزخانه دل نگران رفاه چینی هایی بود که آنها را مطیع خود ساخته بود، تاریخ دودمانی چین نیز درباره این دل نگرانی قوبلای خان شهادت می دهد. قوبلای خان در تابستان مامورانی را رهسپار سرتاسر چین ساخت تا به بررسی شرایط در اطراف کشور بپرازند.
کتاب مغول ها