بارزترین شخصیت هایی که برای روایات پیرامون دجال زمینه سازی کردند و آنها را در میان مسلمانان ترویج دادند ، عمر بن خطاب ، تمیم داری و کعب الأحبار هستند که بر دجال و امور خارق العاده وی اتفاق نظر دارند ، اگر چه در تعیین شخص او با یکدیگر اختلاف دارند . نظر عمر آن است که دجال عبدالله بن صیاد است که در عهد وی متولد شده و ظاهرا یهودی و مادرش از خزرج و از بستگان سعد بن عباده بوده است ، این در حالی است که تمیم داری او را شخصی بلند قامت، عریض و درشت هیکل می داند و معتقد است که وی در جزیره ای در بحر متوسط در غل و زنجیر است، کعب الأحبار هم بر این باور است که دجال شیطانی است که در جزیره ای از جزایر یمن در بند می باشد. اهل سنت هر سه را تصدیق کرده بر آنند تا بین دجال های متناقض آنان جمع کنند و از آنان یکی بسازند ! ولیکن بالاترین تأثیر را عمر داشته است ، چرا که وی علاوه بر گسترانیدن اعتقاد به دجال ، به تمیم و کعب میدانی داد تا در حد توان اسرائیلیاتشان را منتشر کنند و یکی از آنها هم عقیده شان درباره ی دجال است. عالمان سنی در میان دجال عمر، دجال تمیم و دجال کعب دچار حیرت و سرگردانی شده اند ، زیرا روایاتشان در عین اینکه همه صحیح است ( ! ) در کلمات و جزئیات ، دچار تناقض است. تحجر دیگر آنان در احادیث کعب الاحبار و جماعت اوست ، که خروج دجال را به فتح قسطنطنیه ، مهدی و قیامت مرتبط می دانند و تفاصیل و تناقضات بسیاری دارد.
دجال آخرالزمان همین دیجیتال هست که در دست من وتوست