1. خانه
  2. /
  3. کتاب تقریبا نابغه

کتاب تقریبا نابغه

نویسنده: بندیکت ولس
2.5 از 1 رأی

کتاب تقریبا نابغه

Fast Genial
انتشارات: ققنوس
٪15
48000
40800
معرفی کتاب تقریبا نابغه
فرانسیس دین با مادر افسرده­اش در یکی از شهرهای کوچک آمریکا در فقر مطلق زندگی می­کند. او پدر واقعی­اش را هرگز ندیده و حتی اسم و رسم او را نمی­شناسد. همیشه تصور می­کرده حاصل رابطۀ کوتاه­مدت مادرش با مردی عیاش و رهگذر است. سرانجام، فرانسیس به دلیل مشکلات عدیدۀ مالی تصمیم می­گیرد ترک تحصیل کند و داوطلبانه به ارتش بپیوندد بلکه، با شرکت در جنگ عراق، کمک خرج خانواده شود. مادر، که به خاطر مشکلات روحی در آسایشگاه روانی بستری است، با شنیدن این خبر خودکشی ناموفقی می­کند و برای پسرش نامه­ای به جا می­گذارد و در آن راز بزرگ زندگی­اش را فاش می­کند.

در پی آن نامه فرانسیس تصمیم می­گیرد به جستجوی پدر نابغه­اش برود. برای این کار تنها دوستش و دختری که در آسایشگاه روانی با او آشنا شده همسفر او می­شوند. سفری دور آمریکا در پی یافتن اصل و نسب. داستانی باورنکردنی، جذاب و پرکشش. اثری تحسین­شده از بندیکت ولس، نویسندۀ موفق آلمانی سویسی که منتقدان ادبی او را مستعدترین نویسندۀ ادبیات امروز آلمان می­دانند. کتابخوان­های ایرانی ولس را با پایان تنهایی می­شناسند، کتابی که محبوب­ترین رمان سال ٢٠١٦ آلمان بوده و سه جایزۀ معتبر ادبی را نصیب خود کرده.
درباره بندیکت ولس
درباره بندیکت ولس
بندیکت ولس (زاده 1984 در مونیخ) رمان نویس آلمانی و سوئیس است. اولین رمان او Becks letzter Sommer به طور گسترده ای مورد تحسین واقع شد و توسط Die Zeit به عنوان "جالب ترین اولین رمان نویسنده سال" توصیف شد. سومین رمان وی Fast Genial در سال 2011 پرفروش ترین کتاب آلمان شد. در سال 2015 با اقتباس کتاب وی فیلمی با نام Becks Letzter Sommer در سینماها با بازی کریستین اولمن منتشر شد. چهارمین رمان ولس Vom Ende der Einsamkeit در فوریه 2016 منتشر شد. این بیش از 80 هفته در لیست پرفروش ترین های آلمان باقی ماند و جایزه اتحادیه اروپا برای ادبیات به وی اهدا شد.
قسمت هایی از کتاب تقریبا نابغه

«فرار می کنم!» فرانسیس طبق معمول در کلینیک نشسته بود، مادرش هم کنارش. صندلی برایش کوچک بود، پشتی صندلی به کمرش فشار می آورد. چشمانش را بست و تصور کرد از روی صخره ای پرید و با سر وارد دریا شد. پیش خودش فکر کرد، آزادی یعنی این. مادرش به حرف زدن ادامه داد: «یا از این جا فرار می کنم، یا برای خودم وکیل می گیرم. همه اش تقصیر توست فرانسیس، تو زندگی ام را خراب کرده ای!»

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب تقریبا نابغه" ثبت می‌کند