فکرش را نمی کردم این دو گزینه ی ناهم زمان و ناهم مکان، یک جا و در یک کتاب دربیایند؛ که چنین نشد و اینک این دو کنار هم اند و آن که دیرتر نوشته شده، زودتر جاگرفته است. پرسش و دوراهه ای هم پیش رویم بود که برای آسان یاب تر شدن بازبردهای هر شعر چه کنم؟ دیدم شایاست خواننده را تنها وانهم که در فرآیند خوانش آفریدارانه ی خود، همتا و هماورد و ای بسا، جای گزین شاعر نقش بورزد و شاید هم نهادی شود از مکاشفه و شور و کام جویی و زاریایی و اندر یافت.
کتاب شعر برای سوزاندن و زنبق ها...