1. خانه
  2. /
  3. کتاب خیابانی که حوصله اش سر رفت

کتاب خیابانی که حوصله اش سر رفت

نویسنده: مجموعه ی نویسندگان
4 از 1 رأی

کتاب خیابانی که حوصله اش سر رفت

قصه های جورواجور 1
Khiabani Ke Hosele-ash Sar Raft
انتشارات: سوره مهر
٪15
40000
34000
قسمت هایی از کتاب خیابانی که حوصله اش سر رفت

خیابان از سرو صدای شهر حوصله اش سر رفت. گفت: از این جا می رم. چمدانش را برداشت و شبانه از شهر بیرون رفت. رفت و رفت تا به یک آبادی رسید. نگاهی به خانه های گلی و کوچه های خاکی آن جا انداخت. با خودش گفت: چه جای آرامی! این جا می مانم. مردم شهر که صبح از خواب بیدار شدند، دیدند که خیابان نیست. شروع کردند توی کوچه ها دنبال خیابان گشتند. از طرف دیگر، مردم آبادی که چشم شان به خیابان افتاد، خوش حال شدند. بچه ها توپ آوردند و گل کوچک بازی کردند. دخترها هم خط لی لی کشیدند و لی لی بازی کردند. زن ها هم دور هم جمع شدند و حرف زدند. مردها هم گوسفندهایشان را بردند روی خیابان و به طرف صحرا هی هی کنان راه افتادند و...

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب خیابانی که حوصله اش سر رفت" ثبت می‌کند