تاریخ همواره شاهد ویژگی های منحصر به فرد ملل و اقوام بزرگ بوده است . هر یک از این اقوام نسبت به جهان اطرافش و ارتباطش با این جهان به نگرش های خاص خویش دست یافته است . برای مثال ، یونیان باستان مبتکران و خالقان بزرگی بودند. آن ها به ارزش فردی انسان اعتقادی عمیق داشتند و همواره حامی آزادی بیان فردی بودند. به زیبایی عشق می ورزیدند، زیبایی ای که در جای جای طبیعت رد و نشانش را می دیدند. یونیان خلاقیت فردی خویش را با عشقشان زیبایی ادغام کردند و در عرصه هنر، مجسمه سازی ، معماری و ادبیات آثار بدیع و باشکوهی پدید آوردند، قابلیت و استعداد خاصی که در آن زمان به شالوده ماهیت ملی یونانیان شکل می داد، روح خلازز ایشان بود. از دیگر سو، رومی ها در عرصه فرهنگ ، دستاوردهای بدیع چندانی نداشتند. دلیل این امر آن بود که رومی ها فرد را بیش از روحی آزاد و رها، بخشی از چیزی عظیم تر و مهم تر یعنی جامعه قلمداد می کردند. در روم فرد همیشه تابعه نظم بود، حکومت روم نیز براساس قوانینی منصفانه ، ثابت و محافظه کارانه اداره می شد.
کتاب جمهوری روم