«ماجرای تورنسل» هجدهمین عنوان از مجموعهی ماجراهای تنتن به نویسندگی و تصویرگری هرژه است. خبرنگار جوان تنتن همراه با رفیق خود کاپیتان هادوک روزهای خوب و خوشی را در مارلین اسپایک میگذرانند. کاپیتان هادوک خسته از ماجراجوییهای پیدرپی گذشته مصمم است که دیگر هرگز پا به دریا نخواهد گذاشت و به تنتن میگوید آرامش خانه را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمیکند. در این هنگام اما پروفسور تورنسل روی اختراع جدید و عجیبی کار میکند. دستگاه فراصوتی که میتواند کاربردی نظامی داشته باشد. همزمان تنتن متوجه اتفاقات عجیبوغریبی میشود که در مارلین اسپایک رخ میدهند. شیشهها و لیوانهایی که به طرز توضیحناپذیری در هم میشکنند و همچنین وجود چند مرد ناشناس و خطرناک در عمارت. زمانی که پرفسور تورنسل، مارلین اسپایک را برای شرکت در یک کنفرانس علمی در ژنو ترک میکند، توسط جاسوسهای دو کشور رقیب-که به اختراع پروفسور و کاربردهای بالقوهی نظامی آن پی بردهاند- ربوده میشود. تنتن و میلو همراه با کاپیتان هادوک برای نجات دادن رفیق خود عازم سفری پرماجرا میشوند.
«ماجرای تورنسل» در طول سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۶ هر هفته در مجلهی تنتن بلژیک به صورت سریالی منتشر میشد تا اینکه در ۱۹۵۶ به شکل کتابی واحد چاپ شد. هرژه این داستان را با الهام از تنش و التهابات اروپای آن زمان زیر سایهی جنگ سرد نوشت و برای دقت هر چه بیشتر تصویرها و نقاشیهایش حتی به سوئیس سفر کرد تا تصور کلیشهای مخاطبان را از آن در هم بشکند و تصاویر دقیقی از سوئیس ارائه بدهد. برخی از منتقدان «ماجرای تورنسل» را بهترین اثر هرژه میدانند و داستانگویی خلاقانهاش را قلهای در مجموعهی ماجراهای تنتن.
کتاب ماجراهای تن تن (18)