1. خانه
  2. /
  3. کتاب صوفیسم و تائوئیسم

کتاب صوفیسم و تائوئیسم

5 از 1 رأی

کتاب صوفیسم و تائوئیسم

Sufism and Taoism
٪15
595000
505750
معرفی کتاب صوفیسم و تائوئیسم
توشیهیکو ایزوتسودر کتاب صوفیسم و تائوئیسم، سیستم های فکری متافیزیکی و عرفانی تصوف و تائوئیسم را مقایسه می کند و در می یابد که اگرچه از لحاظ تاریخی بی ارتباط هستند ، این دو ویژگی و الگوهای مشترکی دارند که برای گفتگوی فراتاریخی ثمربخش است. رویکرد اصلی و پیشنهادی او درهای جدیدی را در مطالعه فلسفه تطبیقی و عرفان باز می کند.

ایزوتسو با ابن عربی شروع به تحلیل و جداسازی مفاهیم اصلی هستی شناختی این چالش برانگیزترین متفکران اسلامی می کند. سپس ، در قسمت دوم کتاب ، ایزوتسو توجه خود را به تجزیه و تحلیل مفاهیم موازی دو متفکر بزرگ تائوئیست ، لائوتزو و چوانگ تزو معطوف می کند. ایزوتسو تنها پس از آشکار ساختن ساختار اساسی هر دیدگاه جهان ، در بخش پایانی کتاب ، به تجزیه و تحلیل مقایسه ای می پردازد. او استدلال می کند که تنها در این صورت است که می تواند از مقایسه آسان و سطحی اجتناب کند.

ایزوتسو معتقد است که هر دو دیدگاه صوفیانه و تائوئیستی بر دو محور - انسان مطلق و انسان کامل - مبتنی است و یک سیستم کلی از اندیشه های انکولوژیکی. ایزوتسو در مورد شباهت های این سیستم های هستی شناختی بحث می کند و این فرضیه را مطرح می کند که الگوهای خاصی از تفکر عرفانی و متافیزیکی حتی ممکن است در سیستم هایی که هیچ ارتباط تاریخی ظاهری ندارند به اشتراک گذاشته شود.
درباره توشیهیکو ایزوتسو
درباره توشیهیکو ایزوتسو
توشی‌هیکو ایزوتسو (Toshihiko Izutsu)؛ زادهٔ ۴ مهٔ ۱۹۱۴ در توکیو - درگذشتهٔ ۷ ژانویهٔ ۱۹۹۳ در کاماکورا، زبان‌شناس، قرآن‌پژوه، اسلام‌شناس و فیلسوف ژاپنی بود. وی پژوهش‌ها و نوشته‌های بسیاری در فلسفه تطبیقی و بررسی تطبیقی ادیان از خود به یادگار گذاشت. ایزوتسو در خانواده‌ای ثروتمند چشم به جهان گشود. پدر او بازرگانی سختگیر و پیرو آیین بودایی ذِن بود. پدر ایزوتسو او را از سن کم وادار به ریاضت‌کشی مطابق آیین ذن می‌کرد. این ریاضت‌کشی باعث شد که ایزوتسو برای فرار از آیین بودایی به بررسی زبان‌های کهن بپردازد و پس از آن با شناخت از ادیان و فلسفه‌های دیگر، دید تازه‌ای به آیین بودایی کند. توشی‌هیکو ایزوتسو، سی و پنج زبان را فرا گرفت و دست کم به هفده زبان (از جمله عربی، عبری، فارسی، سانسکریت، پالی، روسی، لاتین، یونانی و چینی) تسلّط داشت. توشی‌هیکو ایزوتسو تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته اقتصاد آغاز کرد اما علاقه او به زبان و ادبیات باعث شد او دکتری زبان‌شناسی بگیرد. پس از تکمیل تحصیلات دانشگاهی در ژاپن، مدتی در دانشگاه کیئو در توکیو به تدریس مشغول شد. وی نخست به تدریس متون فلسفه یونان باستان و لاتین و مدتی نیز به تدریس مباحث علم زبان‌شناسی و معنی‌شناسی مشغول بود.
ایزوتسو در اوایل بیست سالگی به زبان عربی علاقمند می‌شود. او نزد عالِم مسلمانی تاتاری به نام عبدالرّشید ابراهیم به فراگیری زبان عربی و مطالعات اسلامی سنتی پرداخت. پس از دو سال شاگردی، معرّفی عبدالرشید، ایزوتسو را به «موسی جار اللّه» دیگر عالِم مسلمان برجسته تاتار معرفی کرد تا بر دانش اسلامی و زبان عربی خود بیافزاید. جار اللّه، به زبان‌های دیگری چون عربی، فارسی، روسی و ترکی تسلّط داشت. جار الله به عراق و ایران سفر کرده و با شیعیان و نیز برخی مجتهدان شیعه آن زمان رابطه داشت. کتاب «الوشيعة في نقد عقائد الشيعة» جار اللّه در نقد تشیع نگاشته شده‌است.
نکوداشت های کتاب صوفیسم و تائوئیسم

هرگونه مطالعه اجمالی تصوف در پانزده سال گذشته میزان نفوذ ایزوتسو را آشکار خواهد کرد

Seyyed Hossein Nasr
قسمت هایی از کتاب صوفیسم و تائوئیسم

در گفتار دینی و غیر فلسفی, مطلق، با کلمه خدا یا الله نشان داده می شود. لیکن در اصطلاح شناسی علمی ابن عربی کلمه الله محدّد دارنده مطلق در اطلاق خود نیست، بلکه در تعین آن است. مطلق حقیقی را حتی نمی توان خدا نام نهاد. لیکن از آنجا که هیچکس نمی تواند بدون به کارگیری تحدید لغوی راجع به چیزی سخن گوید، ابن عربی برای اشاره به مطلق از کلمه حق (که در لغت به معنای حقیقت است) بهره می گیرد.

حق در چنین حالت اطلاق - یا اگر بخواهیم به خصوص تعبیری توحیدی یعنی خدای واحد را به کار ببریم - مطلقا غیر قابل ادراک و دست نیافتنی است. حق به این مفهوم برای ما غیرقابل شناخت است زیرا از همه کیفیات و نسبتهایی که انسان می تواند بشناسد در تعالی است. انسان قادر نیست راجع به چیزی بیندیشد یا سخن گوید بدون آنکه به آن کیفیتی بدهد و بدین وسیله آن را به گونه ای محدود سازد. علیهذا حق در تعالی غیر مشروط (لابشرط) و عزلت گوهری خود نمی تواند مورد معرفت و دانش انسان واقع گردد. به عبارت دیگر، تا جایی که او در اطلاق خود باقی باشد ناشناخته و شناخته ناشدنی است. او تا ابد یک راز خواهد بود، راز رازها (غیب الغیوب).

از نقطه نظر تجلی الهی که یکی از موضوعات اصلی سخنان آتی ما است، گفته می شود که حق در حال تعالی غیر مشروط در مرتبه أحدیت است. آنجا هنوز تجلی وجود ندارد. تجلی در رابطه با او تنها بدین مفهوم است که او مصدر تجلی است که هنوز آغاز نشده است. و چون هنوز تجلیی رخ نداده، لذا چیزی برای تمییز وجود ندارد. از این جهت حق در این مرحله «احد» است. کلمه احد در این سیاق خاص به معنای, یک، که تشکیل دهنده, اعداد بیشتر از یک، است نیست. آن حتی به معنای یک در برابر, کثیر، هم نیست. یک در اینجا به معنای بساطت نامشروط، مطلق و ازلی هستی است که در آن تقابل (آن با چیز دیگر) بی معناست.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب صوفیسم و تائوئیسم" ثبت می‌کند