آثار توشیهیکو ایزوتسو از زمان انتشار به ویژه در ترکیه از برتری آکادمیک و مردمی برخوردار بوده اند. آثار وی تا دهه 1990 مورد انتقاد جدی علمای مسلمان قرار نگرفت. درعوض ، تمایل به پذیرش دیدگاه ایزوتسو به عنوان عالمی استثنایی بسیار علاقه مند به سنتهای اسلامی و قرآن بود که به مرور توجه همگان را به خود جلب کرد. او متن قران را با حساسیت می خواند و می کوشید تصویری کامل و بدون پیش داوری ارائه دهد. او (برخلاف بسیاری از خاورشناسان) همیشه به قرآن اجازه می داد خودش صحبت کند. در اواخر دهه 1990 و اوایل 2000 ، گرچه بسیاری همچنان تحسین دستاوردهای ایزوتسو را تحسین می کردند ، اما انتقادات به آثار وی با تمرکز بر جنبه های مختلف روش و یافته های ایزوتسو آغاز شد و سوالاتی درباره صحت و مناسب بودن تحلیل وی مطرح شد.
این کتاب که از قلم اولین محقق جدی ژاپنی در مورد اسلام آمده است ، ساختار اساسی آموزش قرآن را در یک رابطه چهارجانبه بین خدا و انسان کشف می کند: اول: خدا خالق انسان است. دوم او اراده خود را از طریق مکاشفه به انسان می رساند. سوم: یک رابطه بنده_پروردگار بین خدا و انسان وجود دارد. چهارم مفهوم خدا به عنوان خدای نیکی و رحمت (برای کسانی که از او سپاسگزارند) و خدای خشم (برای کسانی که او را رد می کنند).
شرح دکتر ایزوتسو در مورد تحول تاریخی این مفاهیم در عربستان پیش از اسلام تا ظهور اسلام کاملا غنی و ارزشمند است.
کتاب خدا و انسان در قرآن