در این کتاب به معرفی و بررسی آثار «سن گایی د. ت. سوزوکی» پرداخته شده است. سن گایی، نقاش حرفه ای نبود، از اول تا آخر رهبان ذن و آموزگاری بود که انسان را دوست می داشت. همیشه آرزومند بود که صلح و نیکبختی را روی زمین گسترش دهد و همچنین دیدگاهی فرارونده یا فرانمودین به چیزهایی داشت که نسبی و محدودند. یک چشم او به درون و به عمق دل، نگاه می کرد و چشم دیگرش به بیرون، با این قصد که سایه های گذران زندگی خاکی ما را به چنگ آورد. با مردم پیرامونش همدلی داشت و شریک رنج هایشان بود، اما هرگز خود را در آن ها گم نکرد. نیروی در او بود که به او توان و فرصت بازیگوشی و طنز می داد، چیزی که در آثار او نیز به طور محسوسی قابل توجه است.
کتاب سن گایی، استاد ذن