چون معیارهای اسطوره ای در ساختهای حماسی تأثیر زیادی داشته اند ، در بحث حماسه و اسطوره ، نمایاندن مرز بین این دو بحث کار بس دشواری بود ، ولی در حد توان ذهنی به این امر پرداخته شد . گردانندگان اصلی اسطوره ها خدایان بوده اند که اعمال ، حرکات ، فکر و نگاهشان در جامعه اسطوره ای ، آغازگر حرکت انسان به سوی قصه های قهرمانی بوده است . این قصه ها برای واکاوی و چگونگی آغاز ، ما را از پرداختن به خود زندگی خدایان در اسطوره های مختلف بی نیاز نمی کرده است ؛ به همین جهت از همان ابتدا معیارهای آفرینشی در اسطوره های گوناگون مورد توجه قرار گرفت تا این معیارها قرینه ای برای زیستن الهه های گوناگون در اختیار ما قرار دهد ، تا با این معیارها به صورت منظم بتوانیم تکوین و تحول آنان را بررسی کنیم . به عنوان نمونه ، برای پدید آمدن زمین ، آسمان ، کوه ، دشت ، دریا و سایر پدیده ها ، طی قربانی ای که بین خدایان انجام می گیرد و خدای خاصی قربانی می گردد ، هستی شکل می گیرد . در اسطوره های ایرانی ، کیومرث با توطئه اهریمن می میرد و از بدن او بعضی پدیده های آفرینش به وجود می آیند.