صبح یکی از روزهای آفتابی ماه نیسان، در یکی از خیابان های درجه یک نیویورک راه می روم و به این واقعیت فکر می کنم: با کفش هایی ساخت کشوری دیگر در خاک آمریکا قدم می زنم. زمینی که در آن راه می روم با آسفالت آمریکایی فرش شده است. درخت های کنار خیابان آمریکایی اند. زنی که از کنارم رد می شود، تسمه خاکستری یک سگ آمریکایی را در دست دارد. بر اساس مشاهداتم حیوانات خارجی نیز مثل آدم ها، متفاوت رفتار می کنند. پرندگانی که روی درخت ها لانه کرده اند به زبان آمریکایی آواز می خوانند. آرایشگاهی که سایه ام بر شیشه پنجره اش افتاده هم آمریکایی است. کارمندانی با روپوش سفید و مشتریانی که سروصورتشان را اصلاح می کنند، همه آمریکایی اند. ماشین ها، کامیون ها، تابلوی نام کوچه ها (مثل همین که مقابل من است و روی آن نوشته: ۹۵ شرقی) همه و همه آمریکایی اند. خورشید مذاب، که گویی میان ساختمان های بلند فشرده شده است و پررنگ تر و عاصی تر از همیشه نور خود را پخش می کند، نیز آمریکایی است. سایه های سخت و خشن آپارتمان ها نیز آمریکایی اند و...
کتاب جذابی از دیدارهای نویسنده با کارگردان افسانه ای هالیوود، الیا کازان. که این مشاهدات بهانه ای میشه برای گریز به مطالبی درباره مشاهیر دیگری از قبیل آرتور میلر، مریلین مونرو، گورباچف و .... طبیعتا اشارههای زیادی به ماجرای شهادت کازان در دادگاههای مک کارتی هم وجود داره؛ جریانی که دستاوردهای هنری کازان رو تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داد. لیوانلی قلم جذابی داره و البته ترجمه خانم اشتری هم بسیار خوب بود، ضمن اینکه کتاب تعدادی نقاشی زیبای رنگی هم داره که به درک حال و هوای کتاب کمک میکنند.
ماه نیسان !