«سه موضوع عمده ای که در این کتاب بررسی شده-یعنی بنا نهادن فرهنگی که حول احترام به آزادی انسان صورتبندی شده باشد، اشتیاق به توسعه علم، تعلیم و تربیت به نحوی که به پیشرفت بشریت کمک کند و بذرهای نظریه های نوین اجتماعی- مطالب فراوانی برای درک ظرفیت میراث فلسفی کانت فراهم می آورد. کانت ذیل مفهوم فرهنگ دقایق فراوانی را پیش کشیده است، به گونه ای که می توان از آزادی اندیشه و بیان تا مولفه های متعدد حکومت مطلوب، سعادت مدنی و درنهایت سعادت اخلاقی و عقلانی را در آن مشاهده کرد. از نظر کانت، اساسا هرگونه طرح و انگیزه ای برای تغییر مبانی فرهنگی و حرکت به سوی فرهنگ عقلانی یا همان فرهنگ آزادی و اخلاقی مستلزم برنامه ریزی و آموزش تدریجی و پیوسته نسل های آتی است، نسل هایی که نه تنها باید صاحبان فرهنگ پیش رو باشند و میراث گذشته را در اختیار بگیرند، بلکه باید متناسب با حرکت روبه جلوی عقل، میراث مذکور را کامل کنند و ارتقا دهند.
برای کانت، عرصه اخلاق و عمل، عرصه آزادی است؛ هم به معنای آزادی از تعینات علی جهان جسمانی و مناسبات اجتماعی و فرهنگی و دینی پیرامون و هم به معنای فراتر رفتن از هرگونه حدو مرزی که وجود محدود آدمی مقتضی آن است. به عقیده او، آدمی به اقتضای طبیعت و مشیتی که برای او درنظر گرفته شده است، روبه سوی وحدت تمامی عقول، ملت ها و حکومت ها دارد؛ مشروط بر اینکه انسان ها آگاهانه به این حرکت بنیادین توجه داشته باشند و خود به اقتضای شرایط تاریخی و سطح رشد عقل، فرهنگ را بنیان گذاری کرده و آموزش را متناسب با آن تنظیم کنند.»