چند سال است که روایت زنان از اتفاقات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با اقبال نسل جوان روبرو شده است. هیرو روایت یک ماه از زندگی خانم معلمی است که در ماه های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و در بحبوحه حوادث کردستان، راهی محل خدمتش در یکی از روستاهای شهر سقز می شود، برادر او که از افسران لشکر 28 پیادة کردستان است، مدتی است مفقود شده و هیچ کس خبر درستی از سرنوشت او ندارد. خانم معلم می خواهد از موقعیت به دست آمده استفاده بکند و از برادرش هم خبری بگیرد. راوی کتاب با زاویه دید مناسب و نثر شیرین خواننده را مرتب غافلگیر می کند و مخاطب را در تجربه تلخ و شیرینی که از سر می گذراند، شریک و سهیم می نماید. خانم معلم همراه با همرزمان برادرش برای کسب خبر و دیدن آخرین شاهد، راهی سفری هولناک می شود و حتی در جایی از وسط میدان مین می گذرد و از آنجا راهی روستایی می شود که به محاصره ضدانقلاب درآمده است و نیروهای ارتش گیر افتاده اند. وی با ترفندی وارد روستا می شود و به سراغ ماموستا رامیار می رود که از مبارزان انقلابی است و پیغام فرماندهان ارتش را به او می رساند و از توطئه دشمن پرده برمی دارد. شاگرد ماموستا که شاهد تیر خوردن برادر معلم بوده، سر می رسد و خبر جدیدی از او می دهد. با تیزهوشی ماموستا مردم روستا از خطر می رهند و در دل خانم معلم هم نقطه امیدی نمایان می شود.
کتاب هیرو