شمس تبریزی از نام آورترین شخصیّت های عرفان اسلامی است که بر خلاف نام آشنای او، اندیشه ها و عقایدیش کمتر مورد توجّه قرار گرفته اند. دلیل اصلی شهرت او در بین عامّة مردم، تحوّلی است که در نهاد مولانا جلال الدّین محمّد، مشهور به مولوی به وجود آورده است، اما نا آشنایی با اندیشه های او دلایل گوناگونی دارد. شمس از زمرة معدود عرفایی است که در عین تبحّر و تسلّط بر علوم متداول روزگار خود، علاقه ای به نگارش اندیشه هایش نداشته و همین موضوع، مهمترین دلیل پنهان ماندن عقاید اوست. تنها اثر به جا مانده از او، یعنی مقالات شمس تبریزی، مجموعه ای از سخنان اوست که در جمع مریدان مولوی بیان می داشته است، اما متأسفانه همین منقولات نیز صدها سال در پردة خمول و گمنامی به سر می بردند و تا این اواخر کمتر کسی به آنها دسترسی داشت. همین موضوع، باعث شده بود که محققان عرفان اسلامی و تاریخ ادبیات در سده ها و حتّی دهه های گذشته، نتوانند از رهگذر این اثر به اندیشه های ناب شمس تبریزی راه یابند و به همین مناسبت، گاه عدّه ای از روی ناآگاهی، سخنانی نا به جا در مورد زندگی و عقاید شمس ابراز داشته اند که دلهای آگاهان به مبانی اندیشگی شمس را می آزارد.