چندین علم برای بررسی واقعیت گذشته به وجود آمده است؛ یکی تاریخ سنتی است که با فرض پذیرش به عنوان علم، علمی شخصی و جزیی است؛ اگرچه بسیاری از فیلسوفان علم در علم بودن آن نیز تردید دارند. دوم تاریخ های علمی از جمله تاریخ اجتماعی است که اگرچه گزاره های آنها از گزاره های صرفا تفریدی فاصله گرفته اند؛ ولی تا شکل گیری گزاره های تعمیمی که برای علم شدن معرفت های بشری لازم هستند، بسیار فاصله دارند. سوم فلسفه های مختلف نظری تاریخ- که گزاره های آنها کاملا تعمیمی و فراگیرند-مدعی هستند که می توان قوانینی عام و جهان شمول در بین پدیده های گذشته کشف کرد. فلسفه نظری تاریخ افزون بر باورداشت به وجود قانون در بین پدیده های گذشته، باور به قدرت پیش بینی حوادث آینده را نیز دارد. آخرین مورد، جامعه شناسی تاریخی است که در مقابل تاریخ سنتی و فلسفه های نظری تاریخ شکل گرفته و مدعی رابطه نظام مند بین پدیده های گذشته است؛ ولی چندان نسبت به آینده نگری تمایل ندارد؛ اگرچه پاره ای از جامعه شناسان تاریخی به نوعی آینده پژوهی و برنامه ریزی برای آینده را در دستور کار خود قرار داده اند.
کتاب فلسفه نظری تاریخ