کتاب آینه های بی کران

A Mirror Garden: A Memoir
زندگی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان
کد کتاب : 46847
مترجم :

شابک : 978-9646542723
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 396
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب آینه های بی کران اثر زارا هوشمند

"آینه های بی کران" کتابی است به قلم "زارا هوشمند" که در آن "زندگی منیر شاهرودی فرمانفرمائیان" را بازگو می کند.
"منیر" دختر خوش شانس پدری روشنفکر بود که به آموزش زنان اعتقاد داشت و لذا او خیلی زود به عنوان هنرمند شناخته شد. اگرچه جنگ جهانی دوم رویای او برای تحصیل در پاریس را ملغی کرد ، اما با غلبه بر مشکلات زیاد، راهی نیویورک شد؛ جایی که در کورنل ، پارسونز و لیگ هنرجویان هنر آموخت و با وارهول ، روتکو ، دکونینگ و دیگر هنرمندان برجسته آشنا شد.
با گذشت زمان "منیر شاهرودی فرمانفرمائیان" به سنت های معماری و صنایع دستی ایرانی علاقه پیدا کرد و تبدیل به یک کلکسیونر و هنرمند مفهومی شد. در بازدید از شیراز ، وی پس از بازدید از مسجدی که برخی آن را شبیه به پیامدهای انفجار دیسکو توصیف کرده اند، از موزاییک های آینه ای در کارهای خود الهام گرفت. قرن ها پیش ، آینه ها در ایران مد بودند، اما باید با کشتی از ونیز وارد می شد و بسیاری از آنها در حمل و نقل خرد می شد. صنعتگران باهوش شروع به استفاده از آن تکه ها برای اهداف تزئینی کردند و موزاییک های آینه ای نماد هنر و معماری ایرانی باقی ماندند.
طی 15 سال گذشته ، استقبال از "منیر" افزایش یافته است و او اخیرا اولین هنرمند ایرانی بود که در گوگنهایم نمایش انفرادی داشت. "منیر شاهرودی فرمانفرمائیان" تمثیلی از به کارگیریی تمرکز و هوش هیجانی است. با هر مانع و هر شکست، او همچنان به جلو نگاه می کند و استقامت می ورزد. او بازمانده ی برخی از شگفت انگیزترین تحولات تاریخ جهان در قرن بیستم است و "آینه های بی کران" به قلم "زارا هوشمند"، پیش روی او به عنوان یک هنرمند و وفاداری اش به هنر خویش را به تصویر می کشد.

کتاب آینه های بی کران

نکوداشت های کتاب آینه های بی کران
[Farmanfarmaian's] graceful memoir maps an intrepid trajectory.
خاطرات دلپذیرفرمانفرمائیان یک مسیر شجاعانه را ترسیم می کند.
New Yorker New Yorker

Delightful. . . . Atimeless and very timely memoir of home and self-identity.
لذت بخش...خاطره ای بی انتها و بسیار به موقع از میهن و هویت شخصی.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

Captivating. . . . Farmanfarmaian's sumptuously detailed recollections are a rare, insidery look at two lost worlds.
فریبنده... خاطرات مفصل فرمانفرمائیان ، نگاهی نادر و شخصی به درون دو جهان گمشده است.
Vogue

قسمت هایی از کتاب آینه های بی کران (لذت متن)
توی راه بازگشت به خانه، نصرت ملامتم کرد: «با شتر که آن طور رفتار نمی کنند. نباید سربه سر حیوان ها گذاشت.» هنوز هم زانوهایم بی رمق بودند و اصلا حوصله ی شنیدن نطق گوهربار او را نداشتم؛ به نظرم عاقلانه تر آن بود که با شترجماعت دهان به دهان نشوی. نصرت خردمندانه دستی به چانه اش کشید و گفت: «شاید بهتر باشد صدایش را پیش مادرت درنیاوری، شتر دیدی ندیدی، چون جفت مان می افتیم توی هچل.» باید پند نصرت را آویزه ی گوشم می کردم، چون یک بار هم از روی یک کینه ی دیرینه سربه سر یکی از گربه های ننه گذاشتم که بعدش هر دومان پشیمان شدیم. خصومت بی هیچ نیت بدی شروع شد. من بچه های آن گربه را روی رختخواب های اضافی توی انبار پیدا کردم. ننه پنجره ای را برای رفت وآمد گربه باز گذاشته بود. همین که از تشک ها بالا رفتم تا به بچه گربه ها نگاهی بیندازم، گربه ی مادر خشمگین با پنجول های باز و با جیغی که آدم را زهره ترک می کرد، از پنجره پرید روی من. درحالی که از روی تشک پایین می سریدم، خواستم آن را از خودم جدا کنم، اما بدجوری خراش برداشتم. انتقام جویی من یک بازی طولانی بود که هفته ها ادامه داشت. هرجا گربه می رفت، دنبالش پشت این پرده و آن پرده قایم می شدم و با صدای نازک و رقت آمیزی میومیو می کردم. می خواستم فکر کند یکی از بچه هایش را دزدیده ام، او هم انگار باورش شده بود؛ به هرحال مدام در جستجو بود و هرچه بیشتر او را دنبال خودم می کشاندم، گیج تر می شد.