ما نه یکرنگ که مکّارو دو رنگیم همه هر کجا منفعتی هست زرنگیم همه در پی نفس هوسباز به دریای طمع در پی یا فتن طعمه نهنگیم همه گر از این راه نشد سفره دل رنگارنگ بدتر از گربه که مانند پلنگیم همه با همه ساز برقصیم و به رقص دگران مطرب ساز و دف و بر بط و چنگیم همه گرچه ما مدّ عیان رومی رومیم ولی مصلحت باشد اگر زنگی زنگیم همه وارث مرده خویشیم که در مجلس ختم در صف استاده پی ارث به جنگیم همه کاش در وقت عمل (صادق) و عاقل بودیم تا نگویند که مکّار و دورنگیم همه