در میان مختلف اعمالی که در مسیر تلاشها و سفرهای عرفانی انجام میشود، برخی به عنوان "اصول" در زبان عرفان معرفی میشوند و جایگاه خاصی در این راه به خود اختصاص میدهند. بسیاری از عارفان به خاموشی بسیار اهمیت دادهاند، چرا که در منظر آنها، خاموشی نقش مهمی در رساندن سالک به شناخت شهودی از حقیقت از طریق فنا در حضور الهی ایفا میکند.
تأکید بر خاموشی زبان یکی از عناصر اساسی در اخلاق عرفانی است و در تقسیمبندی مراحل عرفان به شریعت، طریقت و حقیقت، دو مرحله اول به واقعیت بخش عملی سلوک عرفانی تعلق دارند، که شامل اوامر و نواهی، به عبارت دیگر اخلاق عرفانی میشوند.
رویکرد اصلی این تحقیق، تبیین مفهوم و دلایل تأکید بر خاموشی به عنوان مرکز و محور اصول اخلاق عرفانی و برقراری ارتباط آن با مراحل و مفازات دیگر نظام سلوک عرفانی است.
تأکید بر خاموشی در عرفان اسلامی و همچنین در متون ادبی عرفانی، تکرار فراوانی دارد. این تأکید به ویژه در متون دینی مانند قرآن و روایات یافت میشود و در دینها و ادیان دیگر و نیز در مکتبهای عرفانی مختلف در سراسر جهان تأکید میشود.
مسئله اصلی این تحقیق، تجزیه و تحلیل انواع خاموشی و بررسی دلایل آن تا رسیدن به پاسخی برای پرسش اصلی که چرا عارفان بهرغم تأکید بر خاموشی، خود را بیان کنند، است. این تحقیق از منابع منظوره عرفانی مهم (مانند کتب کشف المحجوب، رسالهٔ قشیریه، مرصادالعباد، مصباحالهدایه و مفتاحالکفایه، همچنین مقالات شمس تبریزی و فیه ما فیه) و اشعار منظومهای (نظیر آثار سنایی، عطار و مولوی) بهرهبرده است.
کتاب درنگی در سکوت عرفانی