«بهزاد» در خدمت سربازی با «پاتان»، پسر ایلیاتی آشنا می شود. بعد از پایان یافتن خدمت سربازی پاتان او را به ییلاق دعوت می کند و بهزاد می پذیرد. «کتایون»، دختر زیبای ایلیاتی، از همان روزهای نخست بی پروا عشق خود را نسبت به بهزاد ابراز می کند و این در حالی است که پاتان دوست صمیمی بهزاد دیوانه وار دلباختة کتایون است. نویسنده در این کتاب، ماجرای پرمخاطرة عشق دختر ایلیاتی را به تصویر می کشد.
کتاب بر شقایق نوشته اند