پالاندیده نوشتین که درستش «بالاندیده»س. توی معرفی درست درج شده.
بالان دیده درست است ،اگر واقعا در چاپ عنوان کتاب، پالان چاپ شده است سبب بسی شگفتی است که چرا هیچ کس تذکر نداده و کتاب با عنوان نادرست چاپ شده است
دوست عزیز ، استاد پاریزی در نوشتههای خود بعضا از زبان طنز استفاده میکردند و عنوان پالان بجای بالان نیز به نظر زبان طنز هست
عین کلام مرحوم باستانی پاریزی در مورد گرگ پالان دیده ... ... …مطلب را درز بگیرم و تنها به این نکته اشاره کنم که این ضربالمثل معروف که میگویند: «گرگ باراندیده» ظاهراً به همان صورت شناختهشدهتر «گرگ پالاندیده» صحیحتر باید باشد، و مفهوم آن نیز مربوط به کسی میشود که یک تجربهی سخت را پشت سر گذاشته باشد، و سالک یزدی درست گفته که گفته: با کمند مهربانی، بر نمیآید ز چاه یوسف ما، ای عزیران، گرگ پالاندیده است اینکه فلانی میگوید: «من گرگ پالاندیدهام» مقصودش همین است که تجربهی سختی را پشت سر گذاشته ام. حالا این ترکمان پسر قاورد سلجوقی که با ترکمنان گرگان قوم و خویش نزدیک است، و مردم کرمان آنها را به صفت گرگ میشناسند، یک وقت در حدود همدان، یک پالان خر بر پشت او گذاشتهاند و لابد دو سه تا آدم سنگینوزن روی آن نشسته و کاری کردهاند که نفس او بند آمده، و در این حالت میلهی آهنین سرخشده از آتش را برابر چشم او آورده حرکت دادهاند که پیه آن آب شود و کور شود، و از قضای روزگار، حالا یا سختجانی خود او، یا تکان خوردن بیموقع او، یا سوختن دست ترکمانی که مأمور کور کردن او بوده و یا با حسن نیّت رحم آمدن مأمور و کوتاه آمدنش، این آدم چشمش کور تمام و کمال نشده، و لابد کمسو شده، و چنان که میدانیم به قول افضل: «… سلطان شاه را، بنا بر تقدیر سمیع بصیر، آینه نظر از راه قصد تیره نشد، و بادام بصر از سنگ تکحیل شکسته نگشت. و شخصی از خدمِ پدرش، او را از لشکرگاه ملکشاه [در همدان] بدزدید و بر پشت خویش به کرمان آورد.» و ما میدانیم که از راه میانبُر هم که آمده باشد، بیش از هزار کیلومتر راه را بریده است! باری، این گرگزادهی ترکمن نیمهنابینا، چنین آزمایش سختی را پشت سر داشته میدانسته که اگر ملکشاه به کرمان برسد، بار دیگر با او همان معامله را خواهد کرد؛ بدین سبب، به اطرافیان گفته بود: «شما معذورید که پالان ندیدهاید!» حالا به نظر شما، آیا «گرگ پالاندیده» درستتر است یا گرگ باراندیده؟ گرگی که نه از باران، بلکه به قول باباطاهر: که گرگ از هی هی چوپان نترسد.