ترکیه در سال ۱۹۵۰ به یک کشور دمکراتیک چندحزبی تبدیل شد و جانشینان آتاترک و اینونو که با روش های دمکراتیک انتخاب شده بودند همچنان روش سکولار کمالی را تا چندین دهه ادامه دادند چون معتقد بودند این روش می تواند در جهان نوین تاب بیاورد و به همین دلیل نباید با تغییراتی که در جهان رخ می دهد تغییر کند.
این وضع تا زمان اردوغان ادامه داشت. این رهبر ترکیه در قرن بیست ویکم، برعکس اخلاف خود، ریشه در سنت اسلام سیاسی دارد که می کوشد کشورداری مذهبی و سیاسی را باهم بیامیزد. این دیدگاه سیاسی در اواخر سدهٔ بیستم در این کشور رو به رشد گذاشت و کاملا مخالف روش سکولار آتاترک بود. اردوغان از زمان روی کار آمدنش در سال ۲۰۰۳، با دگرگونی کامل سیاست در ترکیه، نشان داد که روش آتاترک اشتباه بوده است.
آتاترک به مدت پانزده سال یعنی بین سال های ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۸ در ترکیه حکومت کرد و اردوغان تا به امروز بیش از شانزده سال در آنکارا بر کشورش حکومت کرده است. او بخش عمده ای از میراث آتاترک را نابود کرد. حکومت در این کشور تحت رهبری او بسیار اقتدارگرایانه شد، شاید همان قدر که در اواخر قرن بیستم در دوران آتاترک و اینونو اقتدارگرایانه بود و این شباهت فرمی در عین تفاوت محتوایی، بسیار شگفت انگیز است.