علامه طباطبایی، در جایی، وضع زندگی را در جامعۀ ساده با زندگی در جامعۀ پیچیده مقایسه می کند: «انسان فطری اولیه که تنها مشغول به اسباب سادۀ زندگی است، هنوز ذهنش با امور بی حدوحصر انسان متمدن شهری مشغول نشده است. انسان متمدن امروز لحظه ای برای فراغت ندارد؛ در حالی که در گذشته، انسان فراغت بیشتری برای فکر کردن داشت. در آن زمان، انسان چون هنوز اسباب طبیعی حوادث را نمی دانست، ذهنش آمادگی بیشتری برای انتقال به مرتبۀ بالاتر اسباب طبیعی داشت؛ اما انسان متمدن مشغول احصای اسباب و عوامل طبیعی است و کمتر فراغتی پیدا می کند که به اسباب بالاتر بپردازد. جامعه هرچه بزرگ تر شود، نیازهای زندگی هم بیشتر می شود و اشتغالات افزایش پیدا می کند.»