در همان خانه ای که به دنیا آمده زندگی می کند. حتی جای فرشی را که مادر بر روی آن او را به دنیا آورده تغییر نداده است. روی دیوار پر است از عکس آدم هایی که روزی روزگاری بر روی زمین راه می رفتند و کارهای بزرگ می کردند. او بر روی صندلی کنده کاری شده نشسته و نور لوستری گرانسنگ نیمه چهره اش را روشن کرده است. موهای سفیدش او را جا افتاده نشان می دهد. شاید ردپای تلاش بی دریغی است که برای ثبت پاسارگارد، چغازنبیل و نقش جهان به کار برده است و برای سلطانیه نیز. یونسکو او را به خوبی می شناسد و در اصل یکی از مدیران ارشد آن سازمان فرهنگی است. -از من نخواه صاحبان هزاران عکس آویزان به دیوار را به شما معرفی کنم! راست می گوید. شاید اگر بخواهد درباره یکی از آنها صحبت کند، هجوم خاطره ها چون سیلابی او را در بر می گیرد و آن وقت هفته ها هم برای نقل آن خاطره ها کافی نخواهد بود.