تعداد نویسندگان بزرگی که از اقتباسهای سینمایی انجام شده از روی رمانهایشان راضی بودهاند، بسیار کم است. البته این موضوع اغلب به ضعف فیلمهای اقتباسی مربوط نمیشود و در بیشتر مواقع عدم شناخت نویسندگان از سینما و نظام نشانهشناختی آن است که باعث میشود نویسندگان از اقتباس انجام شده ناراضی باشند. با این همه، بودهاند نویسندگانی که فیلم اقتباس شده از کتابشان را دوست داشته و تحسین کردهاند. ولادیمیر ناباکوف یکی از آنهاست که اقتباس استنلی کوبریک از رمان لولیتا را رو دوست داشت و در گفتوگوهایش بارها به آن اشاره کرد. با وجود اینکه کوبریک در اقتباسش تغییراتی در داستان انجام داد و بسیاری از جنبههای آزاردهندهی رمان برای عموم را – در فیلم خیلی کمتر از رمان به احساسات جنسی مرد به دختر نوجوان پرداخته شد و ذهنیت تجاوز نیز ازبین رفت - تعدیل و خنثی کرد، باز هم فیلم برای خود نویسنده، دوستداران کتاب و دیگر علاقهمندان سینما، به فیلمی درست و در کمال تبدیل شد. کتاب «لولیتا» در ادامهی مجموعه کتابهای «یک فیلم، یک جهان» با زیر نظر گرفتن فیلم کوبریک در همهی جهاتش، از جمله شیوهی برخورد فیلمساز با منبع اقتباسش، انتخاب بازیگران، شرایط تولید، برخورد مخاطبان و منتقدان و ... خواننده را به دیدی تا حدود بسیاری کامل و جامع از این فیلم میرساند. ریچارد کورلیس به خوبی توانسته در لولیتا به واکاوی و بازنگری در فیلمی بپردازد که شاید به اندازهی رمان منبع اقتباسش جنجالی نبود، ولی همچنان یکی از مهمترین و بهترین کلاسهای درس است برای فهم چگونگی یک اقتباس وفادارانه و در عین حال مستقل.
کتاب لولیتا