«نور تنبل صبحگاهی» مجموعهی چند داستان کوتاه به قلم میلاد اخگر است. این داستانها در سه بخش با عناوین مردهای تنبل، اول شخصها و ماجراهای کوتاه و عجیب روایت شدهاند. در داستانی با عنوان خواب بعدازظهر که در بخش مردهای تنبل آمده است، میخوانیم: «دیپلمش را که گرفته بود چهار سال متوالی در کنکور شرکت کرده بود تا قبول بشود، اما نشده بود و باز تلاش کرده بود. یعنی تلاش نکرده بود فقط دوباره امتحان داده بود. هیچ درس نمیخواند و فقط امتحان میداد و فقط هم توی کنکور پزشکی شرکت میکرد. اصلا به خاطر همین بود که دیپلم تجربی گرفته بود آن هم با زور و زحمت. از بچگی همه او را دکتر صدا کرده بودند و گفته بودند که رحیم باید دکتر بشود، اما وقتی که بعد از چهار سال توی کنکور شرکت کرد؛ موفق نشد رتبهای بهتر از سی و دو هزار بیاورد. هم خودش و هم اطرافیانش اصلا فراموش کرده بودند که دکتر کیست و دکتری یعنی چه؟»
کتاب نور تنبل صبحگاهی