صراطهای مستقیم مشتمل بر دو مقاله ، یک گفتگو و یک مصاحبه از عبدالکریم سروش در باب پلورالیسم دینی است. به جز این دو مقاله و گفتگو، چهار مقالهی دیگر در باب پلورالیسم دینی از چند دین پژوه دیگر در این کتاب گنجانده شده است. پس از دیباچه اثر، بخش های این کتاب چنین میباشد: صراطهای مستقیم، پاسخ به ابهامات صراطهای مستقیم، گفت و گویی درباره ی پلورالیسم دینی، حقانیت، عقلانیت، هدایت، نردبانهای آسمان، دفاعی از انحصارگرایی دینی، پلورالیسم دینی در ترازوی معرفت شناسی و ...
کتاب گردشی است در قاره فراخ کثرات گرایی دینی. کثرت گرایی دینی نظریهای است معرفتشناسانه و دین شناسانه در باب حق بودن ادیان و محق بودن دینداران. مطابق این نظریه کثرتی که در عالم دین ورزی پدید آمده است و علیالظاهر نازدودنی و نارفتنی است، حادثهای طبیعی است که از حق بودن کثیری از ادیان و محق بودن کثیری از دینداران پرده برمیدارد و مقتضای دستگاه ادراکی آدمیان و ساختار چند پهلوی واقعیت است و با هدایتگری خداوند و سعادتجویی و نیکبختی آدمیان ملائمت دارد.
اسلام یک صراط مستقیم بیشتر معرفی نمیکند. صراط مستقیم در سوره حمد به وضوح مشخص شده است. کلمه صراط جمع ندارد و به معنی یک شاهراه اصلی است. لذا ادعای نویسنده مبنی بر وجود صراطهای مستقیم کاملا اشتباه و پر از تناقض با آیات و روایات است. اگر ادیان دیگر بر حق بودند چرا در قرآن دستور به مجادله با اهل کتاب شده است؟ چرا ائمه علیهم السلام با بزرگان دیگر ادیان مناظره میکردند اگر همه بر حق اند چرا فقط یک فرقه ناجیه داریم؟ اگر همه بر حق اند پس فرقه کودک کش صهیونیسم هم با این همه کشتار مظلومان میتواند ادعایبر حق بودن بکند و چه گمراهی بالاتر از اینکه همه را بر حق بدانیم؟ این نظریه پردازیهای بی اساس صرفا زمینه را برای رسیدن به همه دینی و سپس بی دینی و در نتیجه حکمرانی راحتتر استعمارگران آماده میکند. باید دید از این نظریهها چه کسانی نفع میبرند؟