در داستان "فرگال از کوره در میرود"، به تعدادی وقتهایی اشاره میشود که فرگال به فشارها و انتظارهای مختلفی واکنش نشان میدهد. او اغلب در این مواقع عصبانی میشود و از کوره در میرود. برای مثال، وقتی بابا به او میگوید که میز شام آماده است، اما او دلش میخواهد بازی کند، یا وقتی مربی به او میگوید که دروازهبان باشد اما او نمیخواهد. در این مواقع، فرگال برای دیگران دردسرساز میشود و باعث مشکلاتی میشود، مثل سوختن شیرینیهای آقا خرس و ... ولی مامان فرگال یک راهکار جادویی دارد تا او را آرام کند. این راهکار شامل شمارش از یک تا ده میشود و به نظر میرسد که به فرگال کمک میکند تا آرام شود.
فرگال یک مجموعه چند جلدی است و دو جلد دیگر با عناوین "فرگال به اردو میرود" و "فرگال با فرن آشنا میشود" نیز در ادامه داستانهای او قرار دارند.
نویسنده داستان، روبرت استارلینگ، علاوه بر نوشتن، به تصویرگری و تدریس به کودکان مشغول است و زندگی و کار او در انگلستان ادامه دارد.
کتاب فرگال از کوره در می رود