کتاب ظهیرالدوله

Zahir-aldoleh
(ستارگان دربند)
کد کتاب : 58863
شابک : 978-9645732392
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 549
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2021
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب ظهیرالدوله اثر همایون عبدالرحیمی

"ظهیرالدوله" یا "ستارگان دربند" کتابی است به قلم "همایون عبدالرحیمی" که به آرامستان "ظهیرالدوله" در منطقه دربند شمیران، پرداخته است. حال، "همایون عبدالرحیمی" این آرامستان را همچون یک کتاب تاریخی به نگارش درآورده و شروع این کتاب، با خاک‌سپاری "ظهیرالدوله" است.
در صفحه به صفحه این کتاب و این مکان غریب، نام هنرمند، نویسنده، ورزشکار، سرباز، مرد سیاست، شاعر، ادیب، نظامی، موسیقیدان و افراد برجسته‌ای به چشم می‌خورد که نقش پررنگی در تاریخ معاصر ایران داشته‌اند. افرادی که اکنون در "ظهیرالدوله" برای همیشه آرامش یافته‌اند و ممکن است جوانان امروزی، هیچ خبری از زندگی تاثیرگذار و پرتلاطم آنها نداشته باشند.
نویسنده کتاب را در قسمت‌های مختلفی به نگارش در آورده که بخش اول آن، به شرح حال "ظهیرالدوله"، زندگی سیاسی و اجتماعی او، انجمن اخوت و عملکرد آن اشاره دارد. اسامی مدفون‌شدگان در آرامستگان "ظهیرالدوله" و زندگی‌نامه آنها به همراه تصاویر و اسناد در بخش دیگر کتاب آمده است. نهایتا آلبوم عکسی نیز از این افراد در آخرین بخش کتاب گنجانده شده است.
خاستگاه آرامستان "ظهیرالدوله" را می‌توان در دل تاریخ جستجو کرد؛ آنجا که "علی خان ظهیرالدوله" در سه‌شنبه‌ای که 24 ذیقعده‌ی سال 1303 بود، در باغ شخصی‌اش در جعفرآباد شمیران دچار سکته قلبی شد و درگذشت. وی سپس در جوار همان باغ، در آرامستانی عمومی که میان تجریش و امامزاده قاسم قرار دارد، به خاک سپرده شد. این مکان پیش ازین یک گورستان کهنه و قدیمی بود، اما پس از درگذشت "ظهیرالدوله" و خاک شدن وی در آنجا، دیگر به این نام شناخته شد. "ظهیرالدوله" را در زیر درخت داغداغان، که در طول عمر خود مرتبا زیر سایه‌ی آن می‌آرمید، دفن کردند. آرامستان "ظهیرالدوله" اکنون یکی از جاذبه‌های مهم شهر تهران به شمار می‌رود.

کتاب ظهیرالدوله

قسمت هایی از کتاب ظهیرالدوله (لذت متن)
نورعلی مشهور به نورعلی خان، در سال 1285 در تهران متولد شد و از سن 7 سالگی استعداد خویش را در موسیقی با گرفتن ضرب بدون آن که از استادی تعلیم گرفته باشد نشان داد. پدرش میرزا عبدالوهاب خان برومند جواهری که اصالتا اصفهانی بود و به موسیقی عشق می ورزید. خانه اش محفل هنرمندان نامداری مانند درویش خان، سماع حضور، حسین خان اسماعیل زاده و سید حسین طاهرزاده بود. وی آموزش تار را از 13 سالگی نزد درویش خان آغاز کرد و نورعلی ردیف مقدماتی درویش را در سه سال فرا گرفت. نورعلی با ابوالحسن صبا دوست و مانوس بود و دوستی آن ها از زمانی شروع شد که هر دو در نزد درویش خان نواختن تار و سه تار را فرا می گرفتند. نورعلی در سن 18 سالگی برای تحصیل به برلین رفت و نزد خانواده ای پزشکی پانسیون شد. او در این سفر سه تاری را که روشنک می نامید همراه خود برد، تا بتواند به تمرین های خویش ادامه دهد. ضمن تحصیل دوره متوسطه به کنسرت ها می رفت و کم کم به موسیقی غربی هم علاقه مند شد و دو سال به تمرین پیانو پرداخت. در آن زمان نورعلی علاقه زیادی به موتزارت پیدا کرده بود. این هنرمند پس از اتمام دوره متوسطه در سن 22 سالگی به ایران بازگشت ولی استادش درویش خان دار فانی را وداع گفته بود. وی نزد موسی معروفی نت نویسی و ردیف آموزی را ادامه داد. در عین حال معتقد بود نت و کتاب و قلم نمی توانند حالات موسیقی ایرانی را بیان کنند، زیرا موسیقی ایرانی دارای ظرایف و لطایف بسیار دقیقی است و فرا گرفتن آن فقط و فقط از راه شنیدن و تمرین زیاد نزد استاد امکان پذیر است. پس از یک سال، دوباره به آلمان رفت و به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت. پس از 6 سال، به ناراحتی چشم مبتلا شد و برای درمان به سوییس رفت و از اتمام تحصیل بازماند. وی از آن زمان تا آخر عمر نابینا شد.