پیش از مشروطیت و در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه مردم ایران در فقر و فلاکت و در بیدادگری های حکام و عمال خود غرق بودند.ضعف و سستی و عدم لیاقت مظفر الدین شاه و سبکسریهای درباریان و نفوذ عجیب دولتین روش و انگلیس .فعالیتهای مذهبیان دست نشانده دولتهای بیگانه در ایران.یعنی بابیان و ازلیان.اختلاات داخلی دربار مظفر الدین شاه نا امنی و شور و جنجال نسل جوان وطنخواه برای برقذاری عدالت و استقذاذ حقوق اجتماعی و بسیار مطالب مهم دیگر نکاتی است که ایران را برای پذیرش حکومت مشروطه زمینه سازی کرد. بهرحال دوران اختناق سپری شد و رژیم فرسوده و کهنه ایکه متضمن سرنگون شدن این اب و خاک میشد از بین رت و جایش را به یک حک.مت نوین و سازنده داد.دانستن چگونگی تکوین این سیستم باهمه حواشی و متعلقات آن و پی بردن به حقایق مسلم این دوران برای هر وطن پرست شریف لازم و حیاتی است.چه نا آگاهی ما از این وقایع دلیلی جز بی علاقگی به سرنوشت خودمان ندارد.این مطالب برما اشکار می کند که دولت های بیگانه و به اصطلاح اصلاح طلب چونه زیرکانه هستی مارا به باد میدادند و از خون و گوشت و پوست ایرانی برای خودکاخ افتخار بنا می کردند. بما نشان میدهد که به چه نحوی ریزه خواران بظاهر خادم ما هدی جز پر کردن کیسه پر ناشدنیشان نداشته اند و سرانجام ما ملت شریف و اصیل بنابر اعتقاد به یازش و صلح و صفا و گذشت.میگذاشتیم تا عده ای همه چیز مارا به تاراج برند و هیج نگوییم.