در همهی این سالهایی که او دیگر فیلمی نساخته یا در بیانی بهتر نگذاشتهاند فیلمی بسازد، عموم ستایشگرانش در میان منتقدان و مخاطبان ایرانی، به جای پرداختن به اهمیت کار او در آینهی فیلمها، داستانها، فیلمنامهها و عکسهایش، حسرتنامههایی سانتیمانتال و پر از اشک و آه نوشتهاند در باب کار نکردنش. هیچکس منکر این نیست که فیلم نساختن ناصر تقوایی یک خسران بزرگ و غیرقابل جبران برای هنر، فرهنگ و کلیت جامعهی ایرانیست، ولی این به تنهایی مسئلهی ما نیست. مسئلهی اساسی نپرداختن به دستاوردهای عظیم او در سینما طی قریب به شش دهه کار هنریست. کتاب «سینمای ناصر تقوایی» با چنین هدفی نوشته شده است؛ سعید عقیقی و رضا غیاث از پس سالها پژوهش و مداقه در آثار فیلمساز بزرگ ما، این مهم را در نظر گرفتهاند که اعتبار بی چونوچرای تقوایی در چیزی جز آثارش ریشه ندارد و برای فهم، تحلیل و نقد کارنامهاش، باید به همین آثار مراجعه کرد. سینمای ناصر تقوایی بررسی تمام و کمال فیلمهای فیلمسازیست که شناختش از قاب و اجزای آن، فیلمنامه و فرمهای روایت، بازیگری و بازیگردانی، میزانسن و ... همواره موجب شگفتی بوده است. ناصر تقوایی را کجفهمی خیل عظیم شبهمنتقدان وطنی در کنار جو بیمار سرمایهداری فرهنگی این ملک، از کار کردن و فیلم ساختن دور نگه داشته و کتاب پیش رو به قصد برکشیدن و شناساندن او و سینمایش نوشته شده است؛ سینمایی که اگر فقط یک «ناخدا خورشید» را برای ما خلق کرده بود، باید تا ابد ایستاده برایش دست میزدیم و ستایشش میکردیم.
کتاب سینمای ناصر تقوایی