در طول کتاب مشخص میشودکریم خان آنچنان هم که میخواسته جا بیندازد، «وکیل الرعایا» نبوده، کارهایش را طبق همهی شاهان پیش میبرده ولی ایدهی تبلیغاتی بینظیری برای خود داشته، و حیف که نمیداند ایدهاش تا همین امروز هم کار کرده است؛ پس از سقوط نظام سلطنتی در ایران، نام تمام خیابانهای که به هر شاهی در طول دوران اشاره داشت عوض شد، نام تمام مساجد هم، تنها خیابانی که همچنان به اسم یک پادشاه است، خیابان کریمخان در تهران است. جناب عبدالحسین نوایی هم از آن دست پژوهشگرانی است که به کارهای ایشان میتوان اعتماد کرد و از آنها آموخت.
کریم خان نسبت به دیگر پادشاهان ایران رحم و مروت و بخشندگی بیشتری داشته. مردم را کمتر اذیت کرد و مالیات منصفانه گرفت. پول خرج حرمسرا نکرد یا خیلی کم. این صفات خیلی مهمه درسته که هنوز در ایران خبری از پارلمان و... نبوده.