در بیراهههای جامعهشناسی، نویسنده مسائل نظریۀ جامعهشناختی را بررسی و برایشان راه درمان تجویز میکند. او نظریههای جامعهشناختی اخیر را پساپارسونزی مینامد. موزلیس در بیراهههای نظریه های جامعهشناختی ما را با الیاس، بوردیو و گیدنز آشنا میکند. جامعهشناسیهای تفسیری، روششناسی مردمی، انتخاب عقلانی و نوکارکردگرایی را شرح و نقد میکند. و با ایدههای مارکس طرح نظری پارسونز را تکمیل میکند. او میخواهد دو کار بکند: یک، مجموعهای از ابزارهای مفهومی معرفی کند که مسئلهٔ نظریهپردازی جامعهشناختی را حل کند. دو، به جامعهشناسی تجربی کمک کند از سطح خرد به سطح کلان برسد و از اتهام تقلیلگرایی و شیءانگاری برهد.
کتاب بیراهه های نظریه جامعه شناختی