1. خانه
  2. /
  3. کتاب چشم های پری توی دلش بود

کتاب چشم های پری توی دلش بود

3.8 از 1 رأی

کتاب چشم های پری توی دلش بود

Cheshmhaye Pari
٪15
30000
25500
معرفی کتاب چشم های پری توی دلش بود
این کتاب، از سری داستان های فارسی گروه سنی ب، نوشته (فاطمه فروتن اصفهانی) بوده که توسط انتشارات علمی‌وفرهنگی‌ تهیه و روانه بازار شده است.
درباره فاطمه فروتن اصفهانی
درباره فاطمه فروتن اصفهانی
در سال ۱۳۴۸ و در یکی از روزهای گرم تابستان شیراز که آن موقع ها مثل حالا زیاد هم گرم نبود در محله‌ای قدیمی و خانه‌ای بزرگ با اتاق‌های تو در تو و پنجره‌های شیشه رنگی در خانوادهای معمولی، معمولی اما اهل قصه و کتاب به دنیا آمدم. هنوز یادآوری شب‌هایی که دور بخاری نفتی می‌نشستیم و به قصه‌های پدرم گوش می‌کردیم و غرق در لذت پای بخاری به خواب می‌رفتیم، برایم شیرین است. خواب‌هایم آن شب‌ها پر از بوی نارنج بود و بوی قصه. بچه که بودم، زیاد اهل بازی با هم سن و سال‌هایم نبودم، دوست داشتم کتاب بخوانم و برای خودم قصه کتاب‌ها را بازی کنم و نقاشی‌شان را بکشم. سال‌ها از آن روزها گذشت.
در یکی از روزهای زندگی‌ام وقتی مادر شده بودم، ناگهان تصمیم گرفتم بنویسم و نوشتم، اول برای بزرگ‌ترها و بعدش باز هم ناگهان فکر نوشتن برای بچه‌ها به سرم افتاد و شدم این که هستم. خوب یا بدش را نمی‌دانم، بچه‌ها باید بگویند اما «نوشتن برای بچه‌ها بزرگ‌ترین معجزه زندگی من است».
قسمت هایی از کتاب چشم های پری توی دلش بود

مامان کتاب را بست: قصه ی ما به سر رسید، کلاغه به خونه ش نرسید. صورت پونه را بوسید و خیلی آرام و بی صدا از اتاق بیرون رفت. مامان نمی دانست پونه هنوز بیدار است و به پری قصه که به سمت آخردنیا می رفت فکر می کند. حتما پری مهربان می توانست آرزوی پونه را هم برآورده کند. پونه فکر کرد: آخردنیا کجاست؟ شاید یک جای دور آن طرف دریاها باشد، یا شاید هم یک جای بلند، مثل قله ی کوه. باید بروم پری را پیدا کنم... پونه حالا داشت به آخر دنیا فکر می کرد، و به حرف مامان که گفته بود دنیا به آخر نرسیده! با خوشحالی به پشت سرش نگاه کرد: هیچ جا آخر دنیا نیست! و...

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب چشم های پری توی دلش بود" ثبت می‌کند