داغ که می دانی چیست؟ علامت را می گرفتند توی آتش، سرخ و آتشین که می شد، می نشاندند روی بازو یا هرجا. درد داشت؟ بله داشت. اما یک ساعت. یک شب. یک هفته. بعدش خلاص. جایش ولی همیشه می ماند. این همیشه چه آدم را می ترساند! همیشه. این است که گفتیم الهی داغ نبینی. که تمام عمر، جلو چشمت نباشد علامت نبودن یکی. همان که حافظ می گوید «دارم من از فراقش در دیده صد علامت» شاید.. تجربه سوگ، یک لایه نامریی-اما محسوس و واقعی- به روی همه چیز دنیای آدم می کشد.. و ما می دانیم که هرگز، هیچوقت، به تمامی شاد نخواهیم بود. که هرگاه دستمان را پیش آوریم تا شادی را لمس کنیم - حتی از نزدیک، حتی در آغوش هم که باشیم- انگشتانمان لایه ای نامریی از غم را لمس خواهد کرد
یادم بیاور برایت بنویسم عشق را باید بی حساب و کتاب اندوخت اما با حساب خرج کرد. و برایت بنویسم که هی بر این طبل بی صدا اما توخالی "بی حساب دوست داشتن" نکوبی. که دوست داشتن حساب و کتاب دارد. دوست داشتن حد و مرز می شناسد حساب و کتابش؟ ظرفیت خودت. که اگر می توانی ظرفت را بزرگتر، ظرفیتت را بیشتر کن. اگر نمی توانی اما اندازه نگه دار حد و مرزش؟ عزت خودت. کرامت خودت. شخصیت خودت. دوست داشتن که نباید تو را بی عزت، بی کرامت، بی شخصیت کند
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
در عین سادگی بسیار دلنشینه..هر بار که چند صفحه ای ازش میخونم ب همون اندازه واسم دوست داشتنیه♡
هنوزم بعضی وقتا با اینکه این کتاب خوندم از تو قفسهها برش میدارم و چند صفحهشو ورق میزنمو میخونم و هر بار انگار یه چیزایی برام داره.بعضی کتابها بعد خوندنشون باز هم انگار از داخل کتابخونه بهمون چشمک میزنن که انگار برای الان تو چیز تازه ای دارم.(هر فصلش حدودا ۳ برگست)
یکی از داستانهای کوتاه حسین وحدانی رو شنیده بودم و به شدت برام دلچسب بود...و اینطوری با نویسنده آشنا شدم. این کتاب متن آشنا و دلنشینی داره. بعد از اینکه خودم خوندم به دوستانی سپردم که در اون موقع در زندگی و دوست داشتن گیر افتاده بودن و اونا حتی بیشتر از من دوسش داشتن
چجوری همه جا هستی شما؟! :/
یکی از بی نظیرترین کتابایی که خوندم بارها و بارها به دیگران معرفی کردم قلم بسیار خوب آقای وحدانی با محتوای بسیار جذاب و عالی یکسری مسائل روزمره رو توی چند صفحه به خوبی برای آدم حل میکنه حقیقتا میتونم بگم فوق العادهس از طرفی چون کتاب مجموعه داستانی هستش و بعضی از داستاناش در حد چند صفحهس خیلی راحت قابل خوندنه البته انقدر محتواش خوب و جذابه که من کتابو به هرکی معرفی کردم بهش گفتم فقط یه روزه نخون روزی یه داستان ازش بخون لذتش رو توی طولای مدت ببری یه دفعه تمومش نکن
این کتاب رو هیچ وقت فراموش نخواهم کرد!
(میان ماندن و رفتن ، عادت میکنیم، دال دوست داشتن ، در ستایش غم ، دکمههای روح ، همین که میدانی کسی هست، مدال هایی که نمیخواهیم و ... ). کتاب در واقع بهتر نگاه کردن به اطراف خودمونه با برداشتی ساده و بدون تحلیل، شاید شبیه اون چیزیه که سهراب سپهری میدید و مینوشت و شاید همین ساده و بی تکلف بودنه که حس میشود از دل برامده و ما رو سوق میده که خوندن این کتاب رو ادامه بدیم
سلام و وقت به خیر؛ از ارسال سریع کتاب ممنونم؛ تندرست باشید
تعدادی از روایتهاش واقعا دلنشینه😍