در این دوره آثار برجسته تاریخی به ویژه جامع التواریخ و تالیفات متعدد حافظ ابرو پدید آمدند که نه تنها میراث تاریخ نگارانه گذشته، از بلعمی به بعد را پیوند و گسترش داد، بلکه الگوهایی را برای بعد و از جمله تواریخ عمومی معتبر میرخواند و خواندمیر فراهم آورد. اینها، به خصوص روضه الصفا میرخواند معیاری شد تا مورخان عصر صفوی از آن تبعیت کنند. در کنار آنها، زندگی نامه تیمور اثر علی یزدی دستکم به خاطر زبان تحسین برانگیزش بود؛ ظفرنامه در سراسر قرن 16/10 ه.ق به عنوان اثری که رونویسی و مصور می شد، مورد تقاضای فراوان بود و برای نمونه برای ابراهیم امینی هروی در تاریخ شاه اسماعیل منبعی الهام بخش محسوب می شد. تاریخ نگاران دوره ترک- مغول در ایفای سهم خود در بیان و تا اندازه ای زیادی میانجی گری در طرز تفکرهای مغولی و ایرانی- اسلامی که در سراسر این عصر در کشمکش بودند، الگوی تاثیرگذاری را برای روایت رخدادهای یک عصر حماسی پدید آوردند. در حالی که لایه های جدیدی به فرهنگ سیاسی خود افزودند. عصر مذکور عصری بود که صفوی ها ریشه های خود را در آن جست وجو کرده و از انجا الهام می گرفتند.