هشام جعیط مورخ نواندیش معاصر مسلمان با تکیه بر جامعهشناسی، فلسفه و جغرافیای تاریخی و تحت تأثیر امثال هگل، مرلوپونتی و اقبال لاهوری، نوسازی اندیشه را سامان داده و در بررسی تاریخی و تطبیقی ادیان و روایتهای دینی، تاریخمندی دین را در «زمان دنیوی» اثبات میکند. هشام با این رویکرد و با باور به خاتمیت اسلام معتقد است عصرانی شدن دین خاتم که در ذات تاریخیت آن نهفته، توسعۀ مدرن جامعه و دولت مسلمان را عملی واجب میداند. این کنش ضروری جز با حذف سلطۀ تاریخ از اندیشۀ دینی و طبعا ایجاد تعادل میان «هویت اسلامی» و «جهانی شدن» ممکن نیست.
کتاب تاریخمندی توسعه از نگاه هشام جعیط