نظریهای در روانشناسی است که سعی در بررسی رابطه فرزند – والدین و وابستگیهای اجتماعی – عاطفی انسانها به یکدیگر دارد. این اصطلاح برای اشاره به روابط اجتماعی - عاطفی محکم و دائمی به کار میرود. کودکان تمایل دارند به برخی اشخاص به ویژه مادرشان بچسبند و در حضور آنها احساس امنیت کنند. بر اساس این نظریه، وابستگی کودک به مادر دارای یک کارکرد طبیعی و غریزی برای بدست آوردن و حفظ کردن احساس امنیت است. برخی حیوانات به ویژه پرندگان، نیدی فوژ یعنی لانه گریز هستند و بچههای آنها بلافاصله پس از آنکه به دنیا میآیند یا سر از تخم درمیآورند، از لانه بیرون میروند و غذای خود را خودشان به دست میآورند؛ مثلا جوجه اردک و جوجه مرغ، از همان بدو تولد خودشان غذا میخورند، اما با این حال باز هم به دنبال مادرشان میروند. احساس راحتی از حضور مادر نمیتواند به دلیل نقش وی در تغذیه بچهها باشد. طیفی از آزمایشهای بسیار معروف دربارهٔ میمونها نشان دادهاست که در رابطهٔ مادر فرزندی، نیازهای دیگری جز نیاز به تغذیه وجود دارد.
کتاب دلبستگی از دیدگاه روانشناسی تحولی