این فشار که باید همه چیز را بدانیم معضلی حقیقی است؛ اما بسیاری از افراد با آگاهی از دانش مغزی و علم به ارزش تقلا و گشودگی موفق شدند این باور را کنار بگذارند. چقدر پیش می آید که افراد با ترس از اینکه به قدر کافی نمی دانند، وارد کلاس درس یا یک جلسه کاری شوند؟ حال اگر افراد این لحظات ندانستن را بپذیرند و تمایل بیشتری به پذیرش دشواری و تقلا داشته باشند، چقدر رهایی بخش خواهد بود؟
انسان ها باوری کذایی دارند مبنی بر اینکه همه چیز را باید بدانند. حال اگر این باور را کنار بگذارند و در عوض، از عدم اطمینان استقبال کنند، روش زندگی شان تغییر خواهد کرد و تعاملاتی سازنده تر را تجربه می کنند. اگر افراد با این رویکرد وارد مکالمات شوند، عملکرد شرکت ها بهتر می شود، دوستی ها گسترش می یابد و افراد در عین آرامش، کارایی و تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت.
باربارا به دانش آموزان آموزش می دهد و علاوه بر آن، به تازگی چندین برنامه آموزشی برای معلمان تدوین کرده است. آموزش برخی از دانش آموزان چند ماه و برخی دیگر چند سال به طول می انجامد؛ اما امروزه برنامه ای تدوین شده که دانش آموزان می توانند از راه دور و در مناطق متفاوت از این آموزش ها بهره ببرند.
باربارا کسی است که جهان آموزش را با رویکرد آموزش مغزی خود متحول کرده است. او نیز مانند بسیاری از پیشگامان، تا مدت ها در معرض انتقادات فراوان افرادی بود که به پدیده انعطاف پذیری مغز باور نداشتند؛ اما او برای دفاع از حقوق دانش آموزانی که تصور می رفت شکست خورده اند، همچنان به مبارزاتش ادامه داد.
به بیشتر دانش آموزانی که با ارواسمیت تماس می گیرند گفته شده که مشکلی اساسی دارند و حتی بسیاری از آنان از مدارس اخراج شده اند؛ اما همین افراد اوراسمیت را در حالی ترک می کنند که متحول شده اند. در بازدیدهایم از این مدرسه دستاوردهای متعددی کسب کردم. در ابتدا، مصمم شدم تأثیر شگرف آموزش مغزی را اشاعه دهم. در وهله دوم، تصمیم گرفتم روش های ارواسمیت را با تمام معلمان و والدینی که در مرکز یوکیوبد عضو بودند به اشتراک بگذارم.