کتاب نگاهی تازه به بدیع

Figures of speech: a new outline
کد کتاب : 6995
شابک : 9789648417012
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 208
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2004
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب نگاهی تازه به بدیع اثر سیروس شمیسا

کتاب «نگاهی تازه به بدیع» نوشته دکتر "سیروس شمیسا" که در آن به شاخه‌ای از تحقیقات پرداخته است که جنبه های مختلف بدیع را مطالعه می‌کند. همانطور که از عنوان این کتاب مشخص است، دکتر شمیسا در این کتاب سعی کرده است که از منظری تازه به صنعت ادبی بپردازد. پیش از هرچیز لازم است که مشخص شود مقصود از بدیع در گفتمان ادبی به چه چیز اطلاق می شود.در واقع، بدیع به مجموعه ای از رویه ها یا بحث‌هایی در صنعت ادبی اطلاق می‌شود که گفتار معمولی را به گفتار ادبی تبدیل می‌کند یا به نوعی گفتمان ادبی را به سطحی بالاتر از لحاظ ادبی بودن یا داشتن سبک ادبی ارتقا می‌دهد.
دکتر شمیسا در مقدمه این کتاب می نویسد: عمده کوشش من در این کتاب، بازنویسی بدیع لفظی با امکانات اولیه زبانشناسی و ارائه تعاریفی نسبته دقیق و عملی و فراگیر در بخش بدیع معنوی بوده است و امیدوارم که بدین وسیله بدیع تا حدی از حالت ایستایی چندصد ساله ی خود خارج شود و جنبه یی پویا و استدلالی یابد به نحوی که تموج و سرشاری متون ادبی ما از نکات و دقایقی بدیع، در چشم ها و ذهن ها جلوه گر و نمودار گردد.

کتاب نگاهی تازه به بدیع

سیروس شمیسا
سیروس شمیسا (زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت) استاد ادبیّات فارسی و نویسندهٔ پرکار ایرانی است که تاکنون بیش از ۴۰ اثر خلق کرده است. وی تحصیلات عالی خود را در دانشگاه شیراز آغاز کرد و چند سالی پزشکی خواند، ولی پس از چندی تغییر رشته داد و در همان جا مدرک کارشناسی خود را در ادبیّات فارسی گرفت. پس از آن وارد دورهٔ دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۵۷ از رساله خود به راهنمایی دکتر خانلری دفاع کرد. او در سال ۱۳۸۰ یکی از چهره های ماندگار ایران لقب گرفت. کتاب های او در بسیاری از دانشگاههای ...
قسمت هایی از کتاب نگاهی تازه به بدیع (لذت متن)
جناس مرکّب یا مرفوّ (رفو شده) از فروع جناس تام است و بر دو نوع است: الف) دو کلمه متجانس، هم هجا (هم وزن) هستند اما اختلاف درتکیه دارند (به طوری که می توان به آن جناس تکیه گفت) ، یعنی به قول دستوریان یکی بسیط یا در حکم بسیط و دیگری مرکب است: کمند (تکیه در آخر)/ کمند (تکیه در اوّل) ، سلامت (صحت) / سلامت (سلام بر تو) گفتمش باید بری نامم زیاد گفت آری می برم نامت زیاد (فرصت شیرازی) ساقی در این هوای سرد زمستان ساغر می را مکن دریغ ز مستان (قاآنی) بنگر و امروز بین کز آن کیان است ملک که دی و پریر از آن کیان بود (سیف فرغانی) سرنامه تو ماها هفتاد و دو دفتر شد و آن زهره حاسد را هفتاد و دو دف تر شد (مولوی) تا قیامت هر که جنس آن بدان در وجود آید، بود رویش بدان (مولوی) هندویی نفظ اندازی همی کرد، اورا گفتندترا که خانه نئین است رسم بازی نه این است. (گلستان) قوافی منظومه سحر حلال اهلی شیراز تماما از این دست است: خواجه در ابریشم و ما در گلیم عاقبت ای دل همه یکسر گلیم