انسانها در طول تاریخ، به شیوههای گوناگون بر بدن خود اعمال مدیریت میکردهاند، اما در جوامع مدرن، بهویژه در دهۀ اخیر، مدیریت بدن وارد مرحلۀ پیچیدهتری شده است. در ادیان مختلف، هرچند به میزانهای متفاوت، بر زیبایی ظاهری تأکید شده است؛ با این حال، در اغلب ادیان آراسته شدن بشر به زیباییهای اخلاقی، روحی و معنوی بیشتر مورد تأکید بوده است. در عصر جدید زیباییدوستی صرفا امری طبیعی و تمایل بشری صرف نیست، بلکه امری ضروری است که دارای پشتوانههای فکری و فلسفی و زمینههای اجتماعی و فرهنگی پیچیده است. اساسا الگوهای زیباییشناختی اشاعهیافته بهواسطۀ رسانههای ارتباطجمعی جهانی در فرایند جهانی شدن، همگراییهای چشمگیری در رویههای زیباییشناختی مردم در سراسر کرۀ زمین ایجاد کرده است.
امروزه بدن در مطالعات اجتماعی و فرهنگی به یک موضوع مهم تبدیل شده است. از نظر صاحبنظران منتقد مدیریت بدن، اموری مانند گرایش افراطی به آرایش صورت، جراحی زیبایی، یا هر شکل دیگر از مدیریت بدن، در نظام سودمحور سرمایهداری نهفته است. چنین نظامی از هر ابزاری برای دستیابی به منافع خود استفاده میکند و در دنیای کنونی، که یکی از مناسبترین ابزارها برای نمایاندن خود و کسب منزلت اجتماعیْ اموری مانند آرایش و جراحی زیبایی است، نظام سرمایهداری به کمک نهاد پزشکیْ اهداف سرمایهدارانۀ خود را دنبال میکند.
در این کتاب رابطۀ متغیرهای اجتماعی و فرهنگی با بدن، زمینههای شکلگیری جامعهشناسی بدن، رویکردهای فلسفی، دینی و فقهی و ادبی به جراحی زیبایی، دیدگاههای جامعهشناختی در مورد مدیریت بدن و جراحی زیبایی، زمینههای نظری، اجتماعی و فرهنگی پژوهش دربارۀ بدن و دیدگاههای جامعهشناسان کلاسیک و معاصر دربارۀ مدیریت بدن، همچون دیدگاههای دورکیم، زیمل، وبر، وبلن، کولی، گافمن، فوکو، بوردیو، بودریار، هابرماس، گیدنز و ترنر مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند.
کتاب رویکرد اجتماعی فرهنگی به مدیریت بدن